شب / با تبسم سحري
غمگبن / آهسته ميرود
جايت كنار پنجره خالي است
چشمان خسته ام بر روي شيشه/ نقش تورا
اي سپيده دم
تصوير مي كند... ( براي عزيز سفر كرده ام)