نه، سايتي ندارم بلكه از من خواستند براشون بسازم. حالا موندهام كه با اچ تي ام ال اصلاً جواب ميده يا نه. در مورد كار درستي هم لطف داريد. من چيز زيادي نميدونم ولي اطلاعات زمينيام ميشه گفت در حد مطلوبه. لااقل در مورد ايران يه چيزايي ياد گرفتهام. خبري هم كه داديد خيلي عاليه. با توجه به پولهايي كه در ايران بخاطر آموزش الكترونيك ميگيرند يه فرصت بسيار خوبه.ولي شما ازخودتون چيز زيادي نگفتيد. بنظرم در زمينه هاي برنامه نويسي توانايي بالايي بايد داشته باشيد. اگه داريد بگوييد خوشحال ميشوم.
نبينم دلتان گرفته باشد.
اين حرفها مي طلبد يك چهار پايه بياورم شما رويش بنشيني و من جلوي شما بنشينم و يك دل سير گوش دهم.
بگو عزيزبگو آن حرفهايي كه جزو سرمايه ماورايي ات نيست. مي خواهم كمي آسوده گوش فرا دهمتو گمان مبر كه خوابيده ام. چشمانم را بسته ام تا كلماتت را در ذهنم قالب بخشم.لبخند آرام من گواه است. و صداي بي قرار تو !
نمي دانم اگر بگويم، دلتنگ تر مي شوي يا نه. اگر نگويم خوب است يا نه!اما به دلم افتاد اين را كه شايد هم خوانده باشي برايت بنويسم( از شاعر محبوبم)
تاج از فــرق فلك بر داشتـنجاودان آن تاج بر سر داشتندر بهشـــــــــت آرزو ره يــافتـــــنهر نفس شهدي به ساغر داشتنروز در انواع نعمـــــــت ها و نازشب بتي چون ماه در بر داشتنصبح از بام جهان چون آفتابروي گيتــي را منـور داشتنشامگه چون ماهِ رويـــا آفريــنناز بر افلاك و اختــــر داشتــنچون صبا در «مزرع سبز فلك»بال در بال كــبــوتــر داشـتـــنحشمت و جاه سليمان يافتـنشوكت و فر سكنـدر داشتــنتا ابــد در اوج قــدرت زيــستــنمُلك هستي را مسخر داشتن؛بر تو ارزاني كه ما را خوشتر استلـــذت يـك لحظـــه مـادر داشتـــن------------
راستي شنيدن صداي آشناي گرم مهربان را به چه بهايي مي فروشي؟يكي مي گفت: بها جانش دهماما به گمانم قطرات اشكت كه سرريز شد ارزشمندتر است. و نگاهي در پس آن پرده زلال. راستي در هواي شرجي هم، ديدن دوستان تماشايي ست!