• وبلاگ : ترنم انديشه
  • يادداشت : 221- شعله راز
  • نظرات : 2 خصوصي ، 9 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    چه رقصي در دلت بر پا بوده!
    البته كه اين رقص هم كار بالا دستي‏هاي عالم معنا است...
    حيدر مدد

    + زيتون 

    سلام سلام سلامي ...

    بدان مردم ديده روشنايي

    سلام

    خوبي انديشه

    منم انديشه هستم

    قبلا هم اومدم وبلاگت

    نمي دونم مطالبت روخودت مي نويسي يا نه

    اما جالبند

    موفق باشي دوست همنامم

    خوشحال مي شم به وبلاگ من ودوستانم سربزنين

    منتظرنظرات سبزت هستيم

    باتشكر

    آذرآموزش وانديشه

    نمي دونم چرا هوس كردم يه لينك بذارم كه بخونين، اونم با شرايط خاص !

    حين گوش دادن به اين موسيقي(موسيقي متن خود وبلاگ) ! :

    http://www.sharemation.com/cocojeyjey/J.wav?uniq=4pmruu

    (شايد به اين خاطره كه الان داشتم اين كارو مي كردم و خواستم شما رو هم شريك كنم! هرچند زياد هم جالب نيست)

    http://javoonejahel.persianblog.com/1383_4_javoonejahel_archive.html#2106180

    در كشتگي ام اميد آن هست

    كآري به بهانه بر سرم دست

    عشق ژرفايش را جز در لحظه ي فراق در نمي يابد .

    آن كه دائم هوس سوختن ما مي كرد

    كاش مي آمد و از دور تماشا مي كرد

    .

    و كلا خيلي چيزهاي ديگر. اما اينقدر تعريف كردم بگذار يك بار هم آنوري بگويم ! ناراحت كه نمي شوي نه؟ البته زياد متوجه شما نيست. اين شعرتان ...

    با كلمه كاش كمي مشكل دارم. يعني همين كه مي بينمش كمي مور مورم مي شود!

    كاش كاش نمي نوشتي !

    ديده است همه را...بي گمان...

    مي گويد :

    اگر چنگ زني تا نگهش داري،شعله مي ميرد،هاله مي گذرد، و تو مي سوزي !

    و مي گويم: آري عشق چنين است.

    حالا بايد منتظر باشم خود كيميا خاتون بيايد و برايم كامنت بگذارد! يا شايد هم خانوم سعيده قدس!

    خدا رو چه ديدي!!!