سلام دوست عزيزم كه نوشته هات مثل ترنم باران هست
كاش شعر قبليت رو مي نوشتي ..نفهميدم تاريخش گذشته يعني چي ؟
1- اين عرفان نظر آهاري كه خيلي انسان لطيف و هنرمند برجسته اي هست. اصلا نوشته هاش مثل آذرخش هستند. من واقعا ارادت دارم بهش. اين آدرس سايت اختصاصي اين آتيشپاره هست . اگه برويد نگاهي كنيد نمي تونيد سايت رو رها كنيد: http://www.nooronar.com/
2- وقتي اسم ليلي و مجنون رو ديدم دلم و دستم لرزيد..هرجا كه روم روي دوست است در منظرم... نميدوني چكار ميكنه اين ماجرا
3- از كجا به ليلي معلوم شده بود كه مجنون نمياد ؟ كي گفته مجنون نيامدني هست؟ ميدوني ميخواد بگه راز عشق در همون هجر هست و از نظر فلسفي هيچ سوالي جوابش در اين دنيا داده نخواهد شد...به نوشته هاي ديگه ايشون نگاه كنيد.
4- خدا نظارهگر آتيشي هست كه خودش روشن كرده ...اي خدا
5- خدا در جريان عشق مداخله كرده
6- عشق رو درخت گرفته ...چرا؟ درحاليكه گاهي عشق رو ميوه توصيف ميكنند . ... اين درخت عشق با درختي كه نظرآهاري از سوال كرده خيلي مشابه هست...
7- آتيشم ميزنه ميگه ليلي چشم براهه...
8- دلم ميگيره ميگه مجنون نيامدنيه ...
من دلم ميخواد اين شعر رو يه جور ديگه بنويسم... به خود عرفان هم ميگم و شايد توي سايتش يا وبلاگم ان شعر رو بنويسم..نميدونم دستم ميره به نوشتن يا نه
دوست عزيزم شاد باشي ...خيلي دوست دارم ببينمت ترنم..خيلي // يه قرار بگذار با حميد و جوون جاهل هماهنگ كن..خدا خيرت بده