صبر پروا از دل ديوانه ات مي کند
عشق ، خالي ديده ميدان را و غوغا مي کند
اي ترنم ! از عافيت با تو سخن گفتن خطاست
در هواي سوختن پروانه پر، وامي کند
ساحل آرامشت درياي سبز چشم اوست
کز فراقش سيل اشکت کار دريا مي کند......
انديشه !
با بال شکسته پر کشيدن هنر است
اين را همه پرندگان مي دانند .
سلام و تشكر از اظهار لطفتون .
از اينكه در خواندن نوشته ها دقت داريد خيلي خوشحالم ؛ و باز هم تشكر .
در رابطه با جمله اي كه گفته بوديد :
« تو خود خواهتر از آن بودي كه مانندي داشته باشي »
دو كلمه « تو » و « خود » از ابتداي جمله جدا شده و در خط بالايي است.
البته وقتي متن رو ارسال كردم اينطوري شده .
از راهنمايي تون در رابطه با وبلاگم ، ممنون .
سلام عزيز دل / نظرم رو نوشتم و درد دلم رو . اما بعد درددلم رو برداشتم چون ترسيدم وسيله گمراهي بقيه بشه. اون بخش ممنوع رو برات آف ميزارم. اينم نظر : نميدونم چرا از هر طرف ميريم و به هركجا نگاه ميكنيم سايه سنگين غم و اندوه هست كه همه جا حضور داره اصلا انگار همه چي قاطي و پاطي شده ... همه چي بهم ريخته يا شايدم اين منم كه بهم ريختم و قاطي كردم و دارم بقيه رو اينجوري ميبينم ....
نظرها و نوشته هايي كه ميخونيم منظورم اينجا فقط نيست ... كلي ميگم ... توي هر وبلاگ ديگه اي كه نگاه ميكني پر است از حسرت / سرشار از غم / لبريز از نياز / مملو از بيماري / خفه از درد . و گاهي مطالبي كه به يه بهانه اي يه جورايي به اهل بيت ربط داده ميشه از اوون سفلا ي زمين تا اوون اعلاي آسمون ... يه چيزايي راجع به عشق و عاشقي ... بخدا خسته هستم از اين همه ديدن و شنيدن و خوندن هاي اينجوري. ناتوان شدم از فكر كردن ها و تامل كردن ها. يا مثل هميشه واگويه درد و رنج دل زخمي و عاشقم رو در جاي ديگه ديدن و خوندن و حس كردن .
آخه اين درد كه آقاي منزوي ميگه تا صبحدم به ياد تو شب را قدم زدم ...از تفريح و براي تنوع نبوده بخدا ...
در قحطسالي عشق و محبت و وفا وقتي آدم كم مياره، سرودههايي از اين دست كه شما انتخاب كرديد باعث قوت قلب ميشه و اميد رو دردلها تازه ميكنه. من كه اينجوريام و بااين شعرهاي مايه دار و پرمعنا روحم تازه ميشه.
سلام قولا من رب رحيمسلامي چو بوي خوش آشنايي
خدمت شما دوست عزيز و گراميوبلاگ زيبا و پر محتواي شما را ديدم .خوشحال ميشوم از وبلاگ من بازيد فرماييد. رواق منظر چشم من آشيانه توست كرم نما و فرود آ كه خانه خانه توست
باسلام خدمت شما
" درد دل "
شب که تنها گشتم از غوغاي روز
ديده را گفتم : که اي آتش فروز
اين دل بيچاره را آزرده اي
گه بداغ و گه به هجر و گه به سوز
وبلاگهاي قرآني: درمحضرقرآن
http://askari110.blogfa.com/
علوم قرآني
http://www.alimalakoti.persianblog.com
آرامش درقرآن
http://www.arameshquran.parsiblog.com/
به روز شد.لطفا يك سري يه آنها بزنيد ونظر خود را راجع به پستهاي جديد بيان كنيد.
به دوستان ديگر هم خبر دهيد.
لطفا آنها را لينگ كن تا ديگرا ن هم استفاده كنند.
از همكاري شما ممنون هستم-عسكري
عجيب است زندگي
آغازش اذان است و اقامه
و پايانش نمازيست بر جسمي مرده
و چه کوتاه است اين فاصله