سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  جستجو:
خانه
مدیریت
ایمیل من
شناسنامه
پارسی یار

مجموع بازدیدهای وبلاگ: 123719
تعداد بازدید امروز: 10
  • درباره من


    اندیشه - ترنم اندیشه
  • لوگوی من


  • آرشیو


  • اشتراک در وبلاگ


     
     
    اندیشه - ترنم اندیشه
    با مردم چنان بیامیزید که اگر مردید بر شما بگریند ، و اگر زنده ماندید به شما مهربانى ورزند . [نهج البلاغه]
  • 40- آیا من نیز در روزگار آمدنت هستم؟ - ۲
    نویسنده: اندیشه دوشنبه 84/9/21 ساعت 7:0 ص

    آن روز
    پرواز دستهای صمیمی
    در جستجوی دوست
    آغاز می شود

     

    روزی که روز تازه پرواز

    روزی که نامه ها همه باز است
    روزی که جای نامه و مهر و تمبر
    بال کبوتری را
    امضا کنیم

    و مثل نامه ای بفرستیم


    صندوقهای پستی
    آن روز آشیان کبوترهاست


    روزی که دست خواهش کوتاه
    روزی که التماس گناه است


    و فطرت خدا

    در زیر پای رهگذران پیاده رو
    بر روی روزنامه نخوابد
    و خواب نان تازه نبیند


    روزی که روی درها
    باخط ساده ای بنویسند:
    "
    تنها ورود گردن کج ممنوع!"


    و زانوان خسته مغرور
    جز پیش پای عشق
    با خاک آشنا نشود


    و قصه های واقعی امروز
    خواب و خیال باشند
    و مثل قصه های قدیمی
    پایان خوبی داشته باشند


    روز وفور لبخند
    لبخند بی دریغ
    لبخند بی مضایقه چشمها


    آن روز
    بی چشم داشت بودن لبخند
    قانون مهربانی است


    روزی که شاعران
    ناچار نیستند
    در حجره های تنگ قوافی
    لبخند خویش را بفروشند


    روزی که روی قیمت احساس
    مثل لباس صحبت نکنند


    پروانه های خشک شده آن روز
    از لای برگهای کتاب شعر
    پرواز می کنند


    و خواب در دهان مسلسل ها
    خمیازه می کشد
    و کفشهای کهنه سربازی
    در کنج موزه های قدیمی
    با تارعنکبوت گره می خورند


    روزی که توپ ها
    در دست کودکان
    از باد پر شوند


    روزی که سبز، زرد نباشد

    گلها اجازه داشته باشند
    هر جا که دوست داشته باشند
    بشکفند


    دلها اجازه داشته باشند
    هرجا نیاز داشته باشند
    بشکنند


    آیینه حق نداشته باشد
    با چشمها دروغ بگوید


    دیوار حق نداشته باشد
    بی پنجره بروید

     

    آن روز
    دیوار باغ و مدرسه کوتاه است...


  • <      1   2   3   4   5   >>   >